زرتشت : پبوست :3 تاریخ:1400/9/18

زرتشت:

به عقیده من گسترش مطالعات ایران شناسی در چنددهه گذشته این امکان را به ما می دهد که با استفاده از نتایج به دست آمده در مطالعات ایرانی و با یک نیم نگاه به چشم انداز تاریخی به زمان و دوره ای پردازیم که پیامبر بزرگ ایران (زرتشت) درآن زندگی می کرده است. 

درمورد زندگی زرتشت که بین سده 6 و 10 پیش از میلاد مورد توجه است منطقه شرقی فلات ایران و هرات و خوارزم و بلخ و سیستان سرزمین این پیامبر بزرگ معرفی شده است. دست یافتن به نتایج قطعی چه درباره تاریخ یا وطن زرتشت کار ساده ای نیست در کل هدف از این تحقیق روشن ساختن برخی از مسایل مبهم است که در حقیقت از بخش پژوهش تاریخی ایران باستان جدا شده و در بخش مربوط به مذاهب ایرانی پس از اسلام مورد بحث قرار میگیرد. 
به هرحال طبق مطالعات وپژوهش های تاریخی نقطه آغاز زرتشت بعداز نفوذ آریایی هابوده  استکه درمنطقه ای استقرار یافته اند که در آن در برخی از نقاط که طی هزاره سوم پس از میلاد و پس ازورود قبایل ایرانی مجموعه های فرهنگی با تمدن شهری و نوعی جامعه از نوع دولت های نخستین وجود داشته است. دردهه های گذشته نظریه مختلف درمورد برخوردیا دشواری های پیدایش زرتشتی گری ارایه شده است که همگی نکته همگون و مشترکی دارند. بعضی هانسبت های خویشاوندی  زرتشت با سلسله مادهاو خاندان شاهی هخامنش و نسبت ویژه او با ویشتاسپه پدر داریوش یکم می دانند. به عقیده موله باید به ارتباط بین زرتشت و آموزش های او از یک سو و هخامنشیان از سوی دیگر از دریچه ساختار اولیه آیین مزدایی نگریست این همان ساختار سه وجهی است که شامل سه وجه کلاسیک دینی یعنی دین گاهانیک، دین هادامانسریگ و دین دادیگ تقسیم می شود. در کل موله دین  را شکل عالی ترباطنی و درونی می داند. به عقیده من زرتشی گری زمانی نسبتا دور والبته نه دورتر از آغاز هزاره اول پس از میلاد در جنوب مرکزی بخش شرقی فلات ایران آغاز شده است. همچنین در دنیای مذهبی ایران در سده های 4 تا 6 قبل از میلاد، با خاورمیانه نیز ارتباط داشته است. زرتشت نه تنها در برهه ای اززمان بوده است بلکه با تغییرات بزرگ سیاسی. اجتماعی اقتصادی. فرهنگی که امپراطوری ماد و هخامنش خارج از آن شکل گرفته بود نیز همراه بوده است. در کل آیین زرتشتی طی سده های مختلف با ریشه های کهن خود پس از دوران هخامنش تا ساسانی و پس از آن وجود داشته است. 

هدف اينکه زرتشت نه چهره ای اسطوره ای یا نام  یا عنوانی برای دوره ای طولانی بلکه نام شخصیت ثروتمند تاریخی است ما می توانیم زرتشت راپیامبرایرانی ترسیم کنیم تا شخصیتی جدا و اسطوره ای به هرحال اهورا مزدا خدای خردمندی ویا همان خدای خردیک خدای ایرانی نبوده است که پس از اصطلاحات( زرتشت) وجود داشته و خدای متعال یک آیین قومی به شمار نمی رفته است. بلکه او خدای آیینی است که به دست یک شخصیت بزرگ تاریخی پایه گذاری شده است. ریشه های بسیار کهن زرتشتی گری به بهترین وجهی تاکید شده، مراحل تکاملی این نام الهی اند. کسی که زرتشت اورا خردمند به عنوان اولین و آخرین خدا می خواند همان خدایی که پیامبر را تنها فردی میبیند که به تعالیم او گوش فرا می دهد. این یعنی زرتشت به یک خدا ایمان داشته است. درکل اطلاعات کامل از کتیبه های هخامتش در مورد زرتشت که مارا به نتیجه وافی برساند موجود نیست.

 اما طبق تحقیقات پژوهشگرایی زرتشت بزرگ بوده است.